ضرب المثلهای ایلامیان
(برگرفته از کتابی با همین عنوان از آقای علی محمد سهراب نژاد)
ضرب المثل: |
ئهرا يه ئوشمهت كاكه، مهلوچگي ئهرام بوورشني
|
ترجمه: |
اين كه به تو مي گويم برادر بزرگ، به خاطر اين است كه گنجشكي برايم كباب كني
|
توضیح: |
نظير: سلام لر بي طمع نيست.
|
ضرب المثل: |
ئهر باوگت نيام ده خوسهي دالگت مردوم
|
ترجمه: |
اگر پدرت را نديده بودم از غصه مادرت مرده بودم
|
توضیح: |
كسي كه گذشته خود را فراموش كرده است و ادعاهاي بزرگ دارد.
|
ضرب المثل: |
ئهگر بهدگو نهو ميهو گورگ ده يهي جا ئاو خوهن
|
ترجمه: |
اگر بدگو نباشد گرگ و ميش در يك مكان آب مي خورند.
|
توضیح: |
عامل برهم زني روابط، سخن چين است
|
ضرب المثل: |
ئهگر بهدگو نهو شهل و كوور ده باوان نيهميني
|
ترجمه: |
اگر بدگو نباشد، دختران لنگ و كور در خانه پدر نمي مانند(شوهر مي كردند)
|
توضیح: |
در نكوهش بدگويان گويند.
|
ضرب المثل: |
ئهر بزانسام كام روو مه مهردم، يانهي ئاودانم دهروهس مهكهردم
|
ترجمه: |
اگر مي دانستم چه روزي مي ميرم، خانه آبادانم را ويران و باير مي كردم
|
توضیح: |
كسي از زمان مرگ خود خبر ندارد و اين مايه تداوم اميد به زندگي است
|
ضرب المثل: |
ئهر بكهمهته دووسم هه دهست ها ده پوسم
|
ترجمه: |
اگر حتي تو را دوست خود بگيرم باز دستت در پوستم خواهد بود.
|
توضیح: |
خباثت و اصلاح ناپذيري.
|
ضرب المثل: |
ئهر بومه وهو زانم چو چووپي بكيشم
|
ترجمه: |
اگر عروس شدم مي دانم چگونه چوپي - دستمالي كه هنگام رقص در اول صف مي چرخانند- بگيرم.
|
توضیح: |
انجام كار مشروط به داشتن اختيار و امكانات كافي است.
|
ضرب المثل: |
ئهر بيل زهني، بيل خوهت بزهن
|
ترجمه: |
اگر بيل زن هستي، بيل خودت را بزن.
|
توضیح: |
نظير: به كار خود مشغول بودن و و در كار غير دخالت نكردن
|
ضرب المثل: |
ئهر ت دزيت تيهريكه شهو فرهس
|
ترجمه: |
اگر تو دزدي، شب تاريك زياد است.
|
توضیح: |
اگر مهارت داشته باشي ميدان آزمايش و نمايش زياد است.
|
ضرب المثل: |
ئهر ت فكري ديري م فكرو نيمي ديرم
|
ترجمه: |
اگر تو فكري داري من فكرو نيمي دارم
|
توضیح: |
من از تو زرنگ تر و باتجربه تر هستم
|