خانه سالمندان "صبوران" ایلام، بن بست عاطفه و محبت
"تق، تق" عصاي چوبي كهنه تنها صدايي است كه حياط خانه قديمي را پر كرده است.
بازتاب برخورد عصا به سنگفرش ساختمان نشان از ناتواني و ضعف جسمياش است كه بيصدا و چشم به راه وداع با دنيا را انتظار ميكشد.
به سختي راه ميرود و بالاخره بعد از مكثي در گوشه حياط مينشيند، انتظار و چشم به راهي از نگاهش به خوبي پيداست.
سهم او بعد از ۶۷سال زندگي و خوشي با همسر و فرزندان اكنون اتاق قفس مانند و بيروح خانه سالمندان شده است.
قصه دردناك ساكنان سالمندان "صبوران" ايلام حكايت از زندگي پدران و مادراني است كه از غم حقارتها و نامهربانيهاي فرزندان شبها تا طلوع سپيده دم را اشك ميريزند.
خانهاي قديمي با حياطي دلگير سهم مادران و پدراني شده كه از سالهاي بزرگ شدن فرزندانشان خاطرهها دارند.
مادران و پدراني كه عليرغم طرد شدن از سوي فرزندان با بيمهري مراجعه و ديدار نكردن آنها مواجه شدهاند.
مادراني كه تنها چيزي كه سختي بزرگ كردن فرزندان را بر آنها آسان ميكرد حساب كردن آنها به عنوان عصاي دستشان در پيري بود.
در اين خانه بازار " مهر و عطوفت " كساد است و گلها با تمام طراوت و لطافتشان به گلهاي يخ ميمانند.
اينجا جاي مردمي است كه فقط " زندهاند " بيآنكه بتوان طعمي از زندگي در آن يافت ، اينجا واقعا آدمي دلش براي " زندگي " تنگ ميشود.
لبخند در اينجا تصنعي است، مادران و پدران در اينجا به جست و جوي سوسوي محبتي، طلوع و غروب آفتاب را به نظاره نشستهاند ، پس كو آن دست نوازشي كه به سوي آنان فرود آيد و از آنها دلجويي كند.
"اشك" تنها پاسخ دور افتادن اين سالمندان از فرزند و خانه است.
سرگذشت زندگي اندوهبار اين موجودات لرزان، روح آدمي را ميآزارد و سنگيني غم و اندوه دل آدمي را چنگ ميزند.
"كبري س" يكي از اين سالمندان است كه فرزندانش دو سال پيش او را به اينجا آوردهاند.
وي مادر دو دختر است كه بعد از فوت همسر به سبب نداشتن سرپناه به اينجا منتقل شده است.
وي گفت: دوست دارد مانند گذشته در خانه خود زندگي آرامي داشته باشد ولي فوت همسرش زندگيش را تيره و تار كرد و سرنوشت اين گونه برايش رقم خورده است.
سالمند ديگري گفت: از وجود خود در اين مكان رنج ميبرد و كسي به او سر نميزند.
"رضا م" پدر سه پسر و دو دختر است كه به علت نداشتن سرپناه و پذيرفته نشدن نزد فرزندان به اينجا منتقل شده است.
وي گفت: ما از روي ناچاري و با رنج و عذاب در اين مكان به سر ميبريم.
وي با گلايه از فرزندانش گفت: بچه هايش به خيال استراحت و پرستاري كردن او را به اينجا آوردهاند در حالي كه ما با زجر و بدبختي اين عمل آنها زندگي ميكنيم.
وي اظهار داشت: شش ماه از آمدنم به اينجا ميگذرد اما هيچ كس به ديدن من نيامده است.
وي گفت: بزرگترين آرزويش براي يكبار ديگر برگشتن به خانه و زندگيش است.
مدير سراي سالمندان "صبوران" ايلام گفت: مهمترين مشكلي كه اين قشر با آن روبهرو هستند فراموش شدن، توسط فرزندان و خانوادهايشان است.
"مريم جمشيدي"، تعداد افراد سالمند ساكن در اين سرا را ۷۰نفر ذكر كرد.
وي ادامه داد: برخي از فرزندان اين سالمندان حتي ماهي يكبار هم به آنها سر نميزنند.
وي اضافه كرد: پيري آخرين ايستگاه زندگي است و جوانان بايد بدانند كه به اين روز دچار ميشوند و توقع آن زمان از فرزندان خود را، امروز براي والدين برآورده سازند.
وي اضافه كرد: انتظار ميرود فرزندان و خانوادههاي سالمندان هر سه ماه يكبار به مدت چند روز اين افراد را به مرخصي ببرند تا از اين يكنواختي و دلتنگي تا حدودي به آرامش نسبي برسند.
وي يادآورشد: برخي خانوادههاي سالمندان اين خانه حتي بعد از مدتها كه به آنها سر ميزنند احتياجات مالي آنان را برطرف نميكنند.
سرپرست بهزيستي ايلام با تاييد مشكلات عاطفي، روحي و رواني سالمندان اين مركز گفت: سراي سالمندان "صبوران" بصورت خصوصي و با نظارت اين نهاد اداره ميشود.
"فلاح بوچاني" روز يكشنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا با ذكر اينكه هدف از تشكيل خانه سالمندان كاهش مشكلات عديده خانوادهها است ، يادآورشد:
متاسفانه برخي خانوادهها پس ازتحويل سالمندان به اين مركز بصورت كامل اين افراد را ترك ميكنند.
وي عمده مشكل اين افراد را مشكلات روحي عنوان كرد و افزود: دوري از فرزندان مهمترين دغده فكري اين سالمندان است.
بوچاني، ناتواني جسمي سالمند و عدم توانايي نگهداري از سوي فرزندان را عمده دلايل سپردن سالمندان به اين مركز عنوان كرد.
وي تصريح كرد: هزينه خوراك، پوشاك، بهداشتي و درماني اين سالمندان بالاست و از طرفي فرزندان آنها كمكهاي چشمگيري براي نگهداري آنها اهدا نميكنند.
سرپرست بهزيستي ايلام خاطر نشان كرد: احترام به پدر و مادر حتي در قرآن كريم بارها بر آن تاكيد شده ولي متاسفانه رفتار برخي فرزندان با سالمندان ناشايست است.
علاوه بر اين اكنون ۹هزار و ۷۰۰سالمند بالاي ۶۰سال در ايلام تحت پوشش طرح شهيد رجايي كميته امداد امام خميني(ره) ايلام قرار دارند و از خدمات اين طرح بهرهمندند.
بسياري ازساكنان خانه سالمندان بيصدا و نحيف لحظه وداع با دنيا را نظارهگرند و در حسرت رسم سالياني نه چندان دور هستند كه سالمندان نه مزاحم كه راهبر و رييس خانوار در ايلام عشايري بودند.
در استان ۶۲۰هزار نفري ايلام به دليل بافت اجتماعي ايلي و فرم معيشت شباني و كوچروي سالمندان از منزلت اجتماعي برجستهاي برخوردار بودهاند.
ريزش برخي ارزشهاي زندگي عشايري در حالي است كه هنوز سازوكارهاي متناسب پاسخگويي به تبعات منفي زندگي شهرنشيني در ايلام ايجاد ونهادينه نشده است.