گزیده نشریات استان / بارش خاک بر سر ما / مانشت
بارش خاك بر سر ما ... ؟!
علي اديب
ايلام سرزمين طلوع خورشيد در كتيبه آشور بني پال از آن به عنوان آلامتو ياد شده است . اقليمي كه در آن چشمه هاي روان و باغهاي زيبا معطر از نسيم دل انگيز كه سرشار از عطر شكوفه ها بود طبيعتي بكر و دست نخورده كه بزرگترين فخر مردمانش در محافل پايتخت نشين ها ، آسمان آبي ، و تنفس صبحهاي آن بوده است . اين طبيعت ( نظريه ابن خلدون ) مردماني انديشمند و سترگ همچون درختان مقاوم بلوط ، استوار چنان كوههايش تقديم جامعه كرد . به شكلي كه هشت سال دفاع مقدس در كارنامه ي آنها سرشار از مقاومت گرديد كه لقب قهرماني به نام و ياد آنان بر تارك تاريخ حك گرديد . در عرصه علم همين آسمان آبي مرداني را پرورش داد كه مرد سال جهان شدند ، در عالم هنر ، سينما ، خوشنويسي و شعر تنفس لطيف اش هنرمنداني را عرضه كرد كه مرزهاي بين المللي را نيز درنورديده و به قله هاي رفيعي رسيدند . هواپيماهاي دشمنان در دهه شصت نتوانست اين مجال ( آسمان آبي ) را از مردان و زنان اين مرز و بوم بگيرد و يا تنگ كند اما دو سه سالي است كه خاك بر سر ما مي بارد و نايمان را ناي نفس كشيدن نيست . ديگر نمي توانيم از آسمان آبي مان به نيكي ياد كنيم . ديگر نمي توانيم مرداني را پرورش دهيم كه آني باشند . مي توانيم بگوييم فقط خاك است و خاك كه بر سرمان مي بارد . يادم مي آيد رورهاي نخست كه با اين پديده اقليمي روبرو مي شديم يكي مي گفت :بد كرديم ، ديگري آن را به حساب كم شدن ايمان مردمان مي گذاشت و نفر بعدي مي گفت : حقمان است كه غضب الهي شامل مان گردد . هر كسي به هر زباني حكم صادر مي كرد و عارفانه ترين گفتمان اين بود راضي ايم به رضاي الهي ، ولي وقتي علت را علمي بررسي كرديم ، كارشناسان هواشناسي گفتند اين خاكي كه بر سر ما مي بارد برخاسته از صحراهاي عراق و عربستان است كه باز بر سر استان هاي ايلام و خوزستان مي بارد استان هايي كه ديروز از سهم بمب و موشك و ... برخوردار بودند و امروز استان هاي برخورداري هستند از سهم خاك و گرد و غبار كه به مراتب از آن تركشها و انفجارها سخت تر و خطرناك تر است . وقتي كه موشكي يا بمبي به نقطه اي اصابت مي كرد يعني همان شعاع چند متري ، يعني تعدادي محدود ، يعني فقط چند تا تركش ، ولي بارش خاك يعني بزرگ ، كوچك ، پير ، جوان ، نوزاد ، نبات و حيوان همه در معرض خطر آن قرار مي گيرند و نابود مي شوند . چه مرداني كه در جنگ شيميايي شدند و امروز در اين استان هاي ايلام و خوزستان و ... كم نيستند . كاش لحظه اي خودمان را در اين هواي غبارآلود جاي آنها قرار دهيم آيا مي توانيم حرف بزنيم آيا مي توانيم نفس بكشيم . امروز كه كشور در آسايش است اين مردان نياز به تنفس عميق دارند نه سرفه هاي پياپي و مداوم . مي خواهيم مسئولان خود را جاي اين ايثارگران قرار دهند ، به خدا ايلاميان مرزبانان خوبي بودند . چاره را پرسيديم گفتند مي توان بيابان ها را بيانزدايي كرد آيا نمي شود طي يك تفاهمنامه بين كشور همسايه و مسلمان عراق و جمهوري اسلامي ايران كار بيابان زدايي را به خاطر اين همه مسلمان انجام داد . اگر عراق توان مالي ندارد ما كه هميشه حامي مسلمانان بوده و هستيم ، كمك كنيم كه بچه ها و پيران مسلم ما نفس راحتي بكشند . ما از مسئولان مي خواهيم كه به اين مهم توجه خاصي داشته باشند و اين كمترين خواسته مرزبانان صديقي است كه ريه هاي آنان پر از سموم شيمايي و ذرات خطرناك كه در آينده به طور قطع اثرات خود را به صورت اپيدمي عيان خواهند كرد است . و بايد گفت آيا : نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد / عالم پير دگر باره جوان خواهد شد .