شراز همان آغاز تشکیل گروههای کوچک اجتماعی به واسطه ی قدرت تفکر و تصمیم گیری عقلانی مسیر زندگی را از شیوه ی زیست حیوانی جدا ساخت وعلیرغم ضعف جسمانی توانست اندک اندک طبیعت پیرامون خویش را مورد شناسایی قرار داده وبا درایت از مواهب آن بنا بر مقتضیات وشرایط زمان ومحیطی بهره گیرد. لذا غارها را سکونتگاه خویش قرار داد و از منابع غذایی جنگلی وحیوانی تغذیه نمود و از پوست حیوانات تن پوش زمستانی ساخت و در سیر حیات انسان از مراحل اولیه تا کنون پوشاک نیز در کوران زندگی و تحت فرهنگ هر جامعه تغییر ها نمود و مُدهای بسیار را پُشت سرگذاشت و در عصر حاضر نیز علیرغم اشاعه فرهنگ و تعامل اجتماعی و فرهنگی جوامع انسانی هنوز هم لباس و پوشاک یکی از مشخصه ها و تمایزات فرهنگی بین گروههای انسانی و اقوام مختلف به شمار می رود . در قلمرو سیاسی فعلی ایلام اگر چه در گستره ی دنیای اطلاعات و اطلاع رسانی سرزمینی بسیاری کوچک می نماید، اما تحت آداب ورسوم ، عرفها و سنت ها هنوز هم پاره ای از عناصر لباس و پوشاک برخی گروهها تمایزات فراوانی را با دیگران در همین قلمرو را نشان می دهد. اگر چه لباس خود بخشی از فرهنگ می باشد ولی بواسطه ی ارتباطات و تعاملات فرهنگی و غیره این ویژگی فرهنگی مردم ایلام به سوی یکنواختی گرایش یافته و تفاوتها به مراتب بسیار کمتر از گذشته می باشد و به شکلی که لباس مردان با چشم پوشی از مردان عرب زبان جنوب استان در سایر نقاط تفاوتها آنچنان اندک است که به سختی به چشم میآید از منظری دیگر لباس مردم استان ایلام اگر چه آن اهمیت و ارزش فرهنگی و اجتماعی گذشته ی خویش را به مقدار زیادی از دست داده و در سایه انواع و اقسام مُدها و مدلهای وارداتی به سوی یکنواختی گرایش یافته ولی هنوزمی توان به برخی از ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن در بین گروههای قومی ایلامی اشاره کرد. در گذشته ی نه چندان دور جنس مرغوب ، نو بودن و بیش از هر چیز تزئینات لباس بویژه برای زنان ودختران یکی از شاخص های عمده برای تشخیص فرد از دیگران و قرار دادن وی در طبقه اجتماعی و جایگاه و موقعیت او در جامعه بود وبا این ویژگیها به راحتی می توانست حداقلی از موقعیت اقتصادی واجتماعی افراد جامعه خودشان را باز شناخت. ولی با بهبود سطح زندگی مردم لباس معمولاً تا حدود بسیار زیادی این ویژگی خود را از دست داده است و تنها در موارد محدود تری می تواندچنین نقش و کارکردی را بازی کند . به عنوان مثال پوشیدن کت و شلورا نشانه ی متشخص بودن ویا حداقل داشتن شغل مناسب است و بستن چفیه زرد زنگ به دور سر بوسیله ی مردان نشانه ی به حج رفتن آنان می باشد و علاوه بر اینها هنوز هم نو بودن و استفاده از جنسهای مرغوب و گران بها بویژه نزد زنان به عنوان یک برتری حداقل اقتصادی بردیگران به شمار می رود در ایلام ضرب المثلی معروف است که می گوید لباس خوب اگر تو را به دو نفر تبدیل نکند ، به یک نفر خوب تبدیل خواهد کرد وبدینوسیله می خواهند اهمیت و ارزش آنرا به دیگران گوشزد کنند تغییرات لباس در ایلام به مانند سایر عناصر و پدیده های فرهنگی تابع متغیر های فراوانی می باشد و از نظر شدت کمترین تغییرات را می توان در نقاط عشایری و روستاهای دور افتاده مشاهده کرد. وجالب اینکه در این نواحی مردم هنوز برای لباس سنتی خود احترام خاص قایل بوده و به راحتی تن به مُدهای وارداتی نمی دهند واین مسئله نزد مردان وزنان بزرگسال که پای بندشان به سُنت ها بیشتر است تا حدی است که پوشیدن لباس های جدید و واردتی و رنگارنگ و حتی رنگهای تند و گل دار را نشانه ی سبک دانسته و از آن استفاده نمی کنند ولی دیگران که سن پائین تری دارند تمایل بیشتری به پوشیدن لباس های جدیدتر داشته، معمولاً هنگام مسافرت و یا رفتن به شهر برای خرید و غیره بیشتر از شلوار وکفش چرم (بغییر از آنچه در محل زندگی پوشیده می شوند ) استفاده می کنند .
زن آفریده پروردگار بلند مرتبه برای تکمیل زندگی و مایه ی آرامش و خیال مرد است ویکی از مظاهر زیبایی خلقت آنطور که در ادبیات عرفان از تعابیر و تشبیه های عارفانه و عاشقانه و خط وخال زنان بیان گردیده است. لباس زن علاوه بر اینکه ستر و پوشش بدن از دید نامحرمان ومحفوظ ماندن از سرما و گرما ست یکی از عناصر مکمل زیبایی زن نیز بوده و به مراتب از نظر پیچیدگی بر لباس مردان تقدم دارد وحائز جنبه های زیبایی شناسانه ، آراستگی سلیقه ها وعلایق نیز هست رنگهای متنوع ، جنس های مرغوب ، زیور آلات در عصر حاضر و آویزها ، منجوق کاریها ، مهره ها وسایر تزئینات لباس زنان (بیشتر در گذشته ی نه چندان دور ) که آذین بند پوشاک زنان ایلامی ست در واقع معرف شخصیت ، منزلت و جایگاه زن و حتی نشانگر سن و تا حدودی هویت قومی او نیز می باشد. در گذشته ی نه چندان دور (در حال حاضر در برخی نقاط عشایری و روستایی دور افتاده )جنس مخمل لباس و آویزهای قروشی بصورت بر روی بالاپوش های زنان معمولاً نشانه ثروتمندی و همینطور تعلق به خانواده ی طبقه بالای جامعه ( بویژه از نظر اقتصادی ) بود . حداقل تمایزات و مشخصات ویژه ای که از لباس زنان در استان ایلام در حال حاضر جلوه گر می باشد تفاوتهایی است که در جنس ، رنگ و شکل لباس بین گروههای سنی (کهنسال ، میان سال وجوان ) و تقریباً در سراسر استان دیده می شود که در ذیل فهرست وار به پوشاک زنان ایلامی و با چشم پوشی از اندک تمایزات اشاره می گردد
سرپوش یاسَروَن (Sarwan ) در گذشته زنان بیشتر نقاط استان ایلام مقداری از موی طرفین سرخویش را پس از افتن در دو طرف صورت آویزان می کردند و به آن چَتر (?atr)می گفتند و این عمل صرفاً برای زیبایی بوده و بقیه موی سر کاملاً پوشانیده می شد و هیچگاه برای مردان تحریک آمیز نبود «سرون »نوعی پوشش سر برای زنان است که در برخی نقاط مانند شیروان چرداول ، ایوان و معدود نقاط دیگر استان متشکل از کلُاه یا عرقچن ، یک یا دو عدد «گُل ونی » (گُل بندی = آذین یافته با گُل ) و گاهی «هَبَر» و یا نوعی چفیه سیاه رنگ رگه دار می باشد که به دور عرقچن بسته شده و حجم بزرگی را تشکیل و مقداری از اضافه آنها برای زیبایی به پشت آویزان می گردد .
عرقچن یا کِلاو (Kelāw ) نوعی کلاه زنانه می باشد که در نقاط مختلف استان رایج است. جنس آن معمولاً از پارچه نخی سفید رنگ و گاه به رنگهای دیگر می باشد که مقدار کمی از سر را می پوشاند و هیچگاه به تنهایی به کار نمی رود و سایر سرپوشها روی آن بسته می شود و هرگاه که عرقچن یا کَلاو منجوق دوزی شده باشد سرپوش هایی که بر روی آن بسته می شود به حداقل ممکن می رسد تا زیبایی آن بیرون بماند .
- گُل وَنی (Golwany) نوعی سرپوش از جنس حریر ، ابریشم و یا نخی می باشد که در اندازه های مختلف کوچک و بزرگ تولید می گردد و جنس آن نازک بوده و زمینه ی مشکی داشته و با گل و بوته و نقش های ساده اسلیمی در رنگهای سفید و قرمز یا سبز و گاهی نارنجی و آبی و زرد تزئین گردیده است. در بیشتر نقاط استان بغیر از نقاط جنوبی با شیوه های تقریباً مشابه ای از «گُل وَنی » برای پوشش سر استفاده می شود و گاهی به مانند روسری و یا بر روی عرقچن و یا با بستن دو عد یا بیشتر آنها به همدیگر یک سرپوش بزرگتر تشکیل می دهند و در مناطق مانند شیروان چرداول ، ملکشاهی و قسمتی از ایوان آنرا به صورت سه گوش رو سر انداخته وسرپوش « هَبَر » را روی آن بر دور سر می بندند. گاهی به گُل ونی های بزرگ «سَرونَ » و یا «علی خانی » نیز می گویند .
- تا کاری (Tākāri) نوعی سرپوش زنانه که از جنس حریر و یا نخی مربع شکل و بزرگ و از گُل ونی ضخیم تر است . زمینه ی آن سیاه و دارای خطوط باریک به صورت رگه های نازک قرمز تیره و یا سبز می باشد و دارای ریسه در حاشیه می باشد و وقتی به دور سر بسته می شود حجم بزرگی را دایره وار حول سر ایجاد می کند و مقداری از اضافه ی هر دو سر آن به پُشت سر آویزان می گردد و معمولاً زیر آن و برای پوشاننده طرفین صورت و موی سر از گل ونی که زیر آن قرار دارد استفاده می شود این نوع سرپوش عموماً در منطقه ی آسمان اباد و هلیلان در شهرستان شیروان چرداول وشهرستان ایوان استفاده می شود .
- هَبر (Habar) یک نوع سرپوش مشکی و از جنس مخمل می باشد که سه گوش بوده و دو گوشه ی آن بلند و مقداری باریک می باشد حاشیه ی هَبَر دارای منگوله سیاه رنگ می باشد و هنگام بستن به دور سر ، منگوله ها در چند ردیف ، طرفین و جلوی سر را زینت می بخشند. پیش از بستن هَبَر ار گل ون استفاده می شود، بدینصورت که گلی ونی را بصورت مثلثی در آورده و روی سَر می اندازند و سپس هَبَر را برروی آن به دور سر می بندند استفاده از هبر در شهرستانهای شیروان چرداول ، ایوان ، مهران ، ایلام و برخی نقاط دیگر استان به صورت محدود مرسوم می باشد .
- مَقنا یا مَقنَه (Maqnā) پارچه ای تقریباً نازک و مشکی ( و گاه رنگهای دیگر ی مانند قهوه ای ، سبزتیره خاکستری و..) که عرض آن حدود ۷۰ سانتیمتر می باشد و بیش از ۵/۱ متر طول دارد و بصورت دو قطعه می باشد که از کناره و در جهت طول به هم بافته شده اند مقنا سرپوش ویژه زنان عرب زبان بوده و از این مناطق وارد دیگر نواحی استان شده است و به علت راحتی و پوشاندن تمام سروگردن و قسمتی از سینه و مشکی بودن رنگ مورد قبول و پسند زنان میان سال ومسن بیشتر نقاط دیگر استان قرار گرفته و می رود تا به تدریج جایگرین سایر پوششهای زنانه گردد . زنان یک سر مقنا را روی سر گذاشته و مابقی آن را به دور سروگردن تا سینه می پیچند و در نهایت برای آنکه باز نگردد به آن سنجاقی می زنند. زنان میان سال و مسن بیشتر رنگهای مشکی استفاده می کنند و رنگهای دگر ویژه دختران وزنان جوان می باشد . بیشترین استقبال از مقنا در شهرستانهای مهران ، دهلران ، دره شهر وآبدانان می باشد
- روسری یا «بان سری » (Bāsary) : روسری همان پارچه رنگی و گلدار و در رنگها و طرحهای مختلف است که در اکثر نقاط کشور رایج بوده وامروزه تقریباً تمامی دختران وبسیاری از زنان جوان وخصوصاً در نقاط شهری وپر جمعیت استان از آن و به تنهایی استفاده می کنند .
- قَترهَ (Qatra ) : نوعی چادر زنانه است که برخلاف چادرهای مرسوم دیگر نقاط کشور اولاً بسیار بزرگتر بوده وثانیاً دارای مقداری آستین گشاد می باشد که با عبور دادن دستها از آنها دیگر نیاز چندانی به کنترل آن در بیشتر مواقع نیست . جنس قتره مختلف بوده تماماً به رنگ مشکی و از پارچه های ساده و بدون نقش می باشد و برخی مواقع به حاشیه جلو و کناره آستینها نوعی بافت مثلی و تا حدودی ریسه مانند دوخته می شود. قتره مختص زنان عرب زبان بوده و از این ناحیه وارد دیگر نقاط استان گردیده است و در حال حاضر بالا پوش تقریباً تمامی زنان عشایری و روستایی و برخی زنان میان سال وکهنسال شهری ایلام می باشد. و مابقی زنان و اکثریت مطلق دختران از چادر به جای قتره که فاقد ویژگیهای فوق است استفاده می نمایند. رنگ چادر نیز مشکی بوده و استفاده از چادرهای رنگی و گل دار بیشتر توسط دختران نوجوان و یا بصورت محدود در برخی نقاط و یا چادرشب استفاده می شود .
- کَمَر چین (Kamarčin): تا چند دهه پیش بالاپوش عمده ی بیشتر زنان ایلامی خصوصاً در نواحی شمالی و مرکزی نوعی پالتو زنانه به اسم «کَمَرچین » بود که به علت استفاده فراوان از نوارهای زربافت در تزئین آن از زیبایی خاص برخوردار و احتمالاً نام آن نیز به همین خاطر باشد. جنس کمرچین از مخمل در رنگهای قرمز ، جگری ، سبز ، سرمه ای ومشکی بوده و دارای آستین بلند ، جلوباز ، (عیناً شبیه پالتو مردانه) وجیب بادهانه کج در طرفین و کمربندی از جنس خود می باشد و بسته به سن و موقعیت مالی زن ممکن بود از تزئینات بیشتری برخوردار و چنانچه زن در سنین میان سالی و یا کهنسالی بوده از رنگهای سنگین ( مشکی ، سرمه ای ) استفاده می کرد. امروزه استفاده از کمر چین نزد زنان ایلامی تقریباً منسوخ گردیده و فقط در معدود نقاط دور افتاده ای مانند ملکشاهی زردلان وجاهای دیگر توسط پیر زنان در فصل سرما پوشیده می شوند و آخرین رمقهای خود را می گذراند و قَتَره و بلوزهای جدید جای آنرا پر کرده است
- یَل (Yal) : نوعی کُت زنانه و از جنس مخمل بوده و تزئنات اندکی مثل کمرچین دارد و موارد استفاده از آن نیز به مانند کمرچین نزد زنان این نواحی می باشد. یل دارای جیب در طرفین بوده و آستین دار می باشد و دگمه هایی برای بستن جلو آن تعبیه شده است.
- کُلَنجَه (Kolanja) کُلنجه نوعی دیگر از بالا پوشهای زنان می باشد که از نظر رنگ ،جنس ، دوخت و تزئینات و کاربرد عیناً مانند کمرچین می باشد با این تفاوت که فقط اندازه ی آن کمتر بوده و تا حدود زانو می رسد و در مناطقی که کمرچین کاربرداشته مورد استفاده بوده است.
- سُخمَه (Soxma) : نوعی بالاپوش دیگر است که از مخمل و یا گاهی پارچه های رنگ دیگر و در رنگهای شاد و روشن (قرمز ، جگری ، سبز و... ) دوخته می شود و فاقد آستین بوده و کاملاً شبیه جلیسقه می باشد. در سُخمه حداکثر تزئینات بکار رفته و بیشتر این تزئینات که شامل انواع آویزها نقره ای و سکه قلا بدارند که جلو و حتی پشت آنرا فرا می گیرد وبدین لحاظ در گذشته توسط دختران وزنان جوان پوشیده می شد وبیشتر جنبه تزئینی برای مراسمات داشته است و زنان مسن و کهنسال هرگز از آن وخصوصاً با تزئینات استفاده نمی کردند ، سخمه در بیشتر نقاط استان بغیر از قسمتهای جنوب دهلران وقستمتهایی از مهران رواج داشته ولی امروزه بندرت در نقاط دور افتاده روستایی وعشایری کاربرد دارد . بعلت وارد شدن انواع و اقسام بالا پوشهای زنانه و رواج یافتن آنها امروزه اکثر قریب به اتفاق زنان ودختران ایلامی خصوصاً در نواحی شهری و پر جمعیت از بلوزها و بالا پوشهای مختلف موجود در بازار استفاده می کنند .
- کِراس یا شَوو( Kerās , ŠaÜ) : همان پیراهن بلند و آستین دار زنانه است که اکثریت زنان روستایی وعشایر و قسمتی از زنان شهری نیز به عنوان تن پوش از آن استفاده می کنند این پیراهن بلند بوده وتا نزدیک روی پاها می رسد و گاهی در ناحیه کمر مقدار تنگ گشته ولی پائین آن کاملاً گشاد می باشد و بسته به سن زن یا دختر رنگ و جنس آن تفاوت پیدا می کند به شکلی که تقریباً تمامی زنان کهنسال وحتی برخی میان سالان تمایل شدیدی به پوشیدن پیراهنهای با رنگ سنگین وخصوصاً سرامه ای وتیره دارند وآنرا نشانه سنگینی بزرگسالی می دانند در برخی نقاط استان مانند جنوب دهلران و هلیلان بر روی سینه ی پیراهن مهره های به عنوان تزئین نصب می کنند.
- شِوال(Šewāl) : بطور کلی شلوار محلی زنان ایلام به دو فرم عمده می باشد یک شلوار کُردی که معمولاً از جنس تی ترون و نخی به رنگ تیره یا سرمه ای و امثالهم می باشد که در قسمت بالا و ران ها گشاد بوده و به طرف ساق پا باریک می گردد و در قسمت کمر بوسیله کِش محکم می گردد و فاقد هر گونه تزئین بوده و گاهی در طرفین جیب درونی دارد. این نوعی شلوار عمدتاً در مناطق عشایری و روستایی استان خصوصاًُ نواحی شمالی ، مرکزی ، قسمتهای از دره شهر ، آبدانان و شمال دهلران و برخی نقاط مهران استفاده می شود و تنها تفاوتی که با شلوار مردان دارد این است که محل دوخت جای کِش آن به بیرون می باشد. و این نشانه برای مشخص شدن شلوار زن از شلوار مرد است نوع دوم که بیشتر به «بی جامه » معروف است از جنس های مختلف و گل دار بوده و فاقد جیب می باشد و با کِش در قسمت کمر محکم می گردد و در برخی نقاط مثل مهران ، دره شهر ، جنوب دهلران قسمت پائین و ساق پا را تنگ نموده و برخی تزئینات مثل نوار دوزری و غیره به آن می افزایند .
قیوَن ( Qaywan )
پارچه ای بلند و یک رنگ که از آن به عنوان شال کمر استفاده می شود و امروزه در نقاط عشایری و روستایی
نگرش مردان ایلام به لباس خود به شیوه ای است که بایستی نشانگر مردانگی ، بزرگ منشی و موقعیت اقتصادی و حتی اجتماعی وی در جامعه باشد. این روند در نقاط شهری و پر جمعیت گرایشی به سوی البسه گران قیمت و وارداتی می باشد. در حالیکه در نقاط عشایری و روستایی که هنوز پای بندی به سُنتهای تا حدودی زیادی برقرار است ،توجه به لباس محلی ولی از نوع مرغوب و آراسته ی آن هنوز از دلگرمیهای مردان است . بکار بردن هر گونه تزئنیات در لباس مردان مطرود بوده و آنرا ویژه ی زنان می دانند قلمرو تقریباً کوچک فعلی استان ایلام با جمعیت آن شرایطی را فراهم آورده که معمولاً بیشتر عناصر لباس از گروههای همسایه اقتباس گشته و با معدود تغییراتی در پاره ای مواقع در این دیار ماندگار گردد . تفاوتهای اساسی در لباس مردان تنها بین عرب زبانان جنوب استان که خود به استان خوزستان متصل می باشد دیده می شود وسایر نقاط استان این تمایزات آنقدر اندک است که در پاره ای از موارد به چشم نمی آید. و این تفاوتها نیز به مرور زمان در حال تغییر به سوی همسانی می باشد. بطور کلی لباس جمعیت شمالی و مرکزی استان تا حدود زیادی متاثر از استان کرمانشاه که خود نیز از کُردان می باشند بوده و قلمرو شرقی وجنوب شرقی استان نیز به مقدار زیادی از پوشاک لُرها طی ایام استفاده نموده اند با این توصیف عمده ترین پوشاک مردان ایلامی از این قرارند :
: بغیر از کلاههای وارداتی گوناگونی که عموماً برای محافظت از سرما و یا گرما در فصول مختلف بعضاً بکار گرفته می شود بسیاری از مردان ایلامی از نوعی کلاه یا عرقچن کوچک استفاده می کنند که از جنس پارچه نخی سفید ، یا راه راه و بعضاً مشکی راه راه بوده و بر روی آن چفیه می بندند. این نوع عرقچن در نقاط مرکزی ، شمال و شرق استان و آنهم بیشتر در نقاط عشایری و روستایی بکار برده می شود .والبته تنها مردان بزرگسال و کهنسال بیشتر از آن استفاده کرده و سایر مردان تنها گاهی چفیه به تنهایی به سر می بندند.
لَچِگ یا چفیه (Laceg) : چفیه یکی دیگر از سر پوشهای مردان است که عموماً وارداتی بوده و در اشکال مختلف مانند سفید ، سفید راه راه ، مشکی راه راه و گاهی زمینه سفید و رگه های قرمز یا سبز و بعضاً دارای ریسه دار کناره می باشند که بیشتر به تنهایی به دور سر بسته می شوند نوعی چفیه با زمینه مشکی و خطوط بسیار نازک قرمز تیره ، سبز با کناره ریسه دار وجود دارد که بیشتر در شهرستان ایوان و دهستان آسمان آباد شهرستان توسط مردان برای پوشش سر بکار می رود و همراه عرقچین می باشد. این چفیه بیشتر در شهرستان اسلام آباد که با آنان هم مرز است استفاده دارد بیشتر کسانیکه به حج می روند از نوع چفیه با زمینه کرم و گلهای بوته و برگ اسلیمی زرد طلایی که مخصوص کشور عربستان است، استفاده می کنند که نشانه ی حج رفتن آنان بوده و نوعی موقعیت اجتماعی فرد را نیز نشان می دهد .
فَرَجِی (Faraji) یاکَرَک (Karak) یا کَپنَک ( Kapnak ) : نوعی بالاپوش مردانه و از جنس کرک میباشد که عمدتاً در نواحی عشایری برای فصل سرما مورد استفاده قرار می گیرد و مانند پالتو بلند بوده و دارای آستین غیر کاربردی میباشد و زیر آستینها سوراخی برای عبور دستها تعیبه شده است.
سُخمه (Soxma) : عنیاً مانند « فَرَجی » بوده لیکن مقداری اندکی آستین داشته بسیاری کوتاهتر از آن می باشد. رنگ فرجی وسُمخه به نوع کُرک بستگی دارد.
عَبا (Abā) : پارچه ای نازک و توری مانند و در رنگهای تیره و سنگین وبلند می باشد که ویژه سادات وعرب زبانان جنوب استان می باشد و نوع دیگر آن که به «قَترَه » نیز معروف است از نخ پشم گوسفند و یا پشم شتر ( بشتر ) توسط زنان محلی بافته می شود و در شهرستان مهران بشتر مورد استفاده قرار می گیرد .
خُفتان (Xwftān) : نوعی پالتو مردانه و از جنس مخمل مشکی یا سرمه ای است که معمولاً فاقد هر گونه تزئینات بوده وجیب در طرفین دارد و در گذشته مورد استفاده مردان به عنوان بالاپوش بوده است و عیناً شبیه «کَمَر چین ) زنانه می باشد با این تفاوت که فاقد هر گونه تزئینات می باشد .
شِوال (Ševāl): شلوار مردان (بویژه در نقاط عشایری و روستایی) از جنس تیترون و امثالهم و همواره تک رنگ می باشد و در قسمت باسن ورانها کاملاً گشاده و در پائین هم باریک می شود. به شکلی که برای هر شلوار چند برابر نیاز واقعی پارچه بکار برده می شود و در گویش محلی به آن «شِوال جافی » یا «شِوال کُردی » می گویند. در نقاط شهری و پرجمعیت درصد مردان استفاده کننده از این شلوار بسیار کم می باشد
کِلاش( Kwlās): کلاش نوعی کفش (امروزه مردانه و در گذشته هم مردانه و هم زنانه ) است که توسط مردان با نخ پنبه و جوال دوز به شیوه ای خاص روی یک قطعه لاستیک پهن به اندازه کمی بزرگتر از کف پاها بافته می شود. این لاستیک از روده داخلی چرخهای کهنه ی اتومبیل تهیه میگردد. و امروزه در برخی نقاط عشایری و روستایی مورد استفاده قرار می گیرد.سایر پوشش های بدنی مردان و زنان ایلامی تقریباً همانهایی هستند که در سراسر کشور به صورت پوشاک در بازار عرضه و مورد استفاده قرار می گیرند .
دشداشه (DeŠdāŠe) : نوعی پیراهن بسیار بلند وآستین دار می باشد که معمولاً در قسمت گردن چند دکمه داشته و گشاد و تا روی پاها می رسد و از جنسهای مختلف ولی عموماً تک رنگ و نازک میباشد که صرفاً توسط عرب زبانان جنوب استان و یا مهاجران از عراق مورد استفاده ی مردان میباشد. |