معرفی اماکن، دیدنی ها و جاذبه های استان ایلام
معرفی استان ایلام (Ilam)
مرکز استان: ایلام
موقعیت جغرافیایی استان:
عرض جغرافیایی: 31 درجه و 58 دقیقه تا 34 درجه و 15 دقیقه عرض شمالی
طول جغرافیایی: 45 درجه و 24 دقیقه تا 48 درجه و 10 دقیقه طول شرقی
موقعیت نسبی استان: واقع در غرب ایران
همسایگان استان:
شمال: استان کرمانشاه
جنوب و جنوب شرق: استان خوزستان
شرق: استان لرستان
غرب و جنوب غرب: کشور عراق
مساحت استان: حدود 19086 کیلومتر مربع
تعداد شهرستانها: 10
نام شهرستانها: آبدانان- ایلام- ایوان- بدره - دره شهر- دهلران- سیروان- چرداول- ملکشاهی - مهران
جمعیت استان: 557599 نفر
فاصله مرکز استان تا تهران: 710 کیلومتر
وجه تسمیه استان ایلام
عیلامیان پس از مهاجرت از بابِل، در درههایی مستقر شدند که در امتداد زاگرس تا محدوده سوزیانا (= شوش) کشیده شده و به وسیله یک سلسله ارتفاعات موازیِ هم، از دشتهای آشور جدا میشد. کشور عیلام، شامل خوزستان، لرستان امروزی، استان ایلام کنونی، و کوههای بختیاری بوده است. حدود این کشور از غرب؛ رود دجله، از شرق؛ قسمتی از فارس، از شمال؛ راه بابل به همدان (کوههای بختیاری) و از جنوب؛ خلیج فارس تا بوشهر بوده است. کشور عیلام در دوره عظمت از غرب به بابِل و از شرق به اصفهان میرسید و از دو قسمت کوهستانی و دشت تشکیل میشده است. ناحیه کوهستانی که در شمال قرار داشت به سبب وضع جغرافیایی، دست نخورده و ابتدایی باقی ماند، اما قسمت دیگر یعنی دشت به علت مجاورت و تماس دائم با ملل متمدن زمان، مرکز یکی از مهمترین تمدنهای ایران کهن شد.
بابلیها (همسایگان غربی عیلامیان)، قسمت مرتفع سرزمینی را که در شرق کشورشان قرار داشت، الامتو یا الام یا ایلامتو به معنای کوهستان و شاید کشور ]محل[ طلوع خورشید به معنی مشرق مینامیدند. این سه نام از کلمه الامو [ELLAMU] گرفته شده که ریشه این کلمه آشوری است.
برخی معتقدند که ایلام واژهای است مرکب از دو کلمه ایل و ام به معنی سرزمین بلند. برخی نیز عیلام را برگرفته از نام عیلام پسر سام بن نوح (ع) میدانند.
این منطقه در گذشته نامهای متعددی به خود گرفته است. چنین به نظر میرسد که جلگه آریوخ قدیمیترین نام این منطقه بوده است و تا قبل از سده 3 میلادی، این منطقه به اریوحان شهرت داشته است. به مرور زمان نام آریوخ به سَبَد که جمع آن سبدان است، تغییر کرد و با پیشوند ماه (به معنای سرزمین) به صورت «ماه سبد» و «ماه سبدان» درآمد به طوری که استان ایلام امروزی در زمان اردشیر بابکان ماه سبدان نامیده میشد همچنان که ماه نهاوند و ماه بسطام به معنی سرزمینهای نهاوند و بسطام آمدهاند. اعراب دو واژه ماه و سبدان را با هم ترکیب کرده و حرف «د» را به «ذ» تبدیل کرده و این ناحیه را «ماسبذان» نامیدند. این نام به صورتهای دیگر نیز در کتابهای جغرافی آمده است. از جمله به شکل ماسبتان، که گفته شده کلمه «ما» صورت دیگر لفظ «ماد» است.
در تقسیمات جغرافیایی موسی خورنی، این ولایت به نام مایسپتا و جزو کوست (استان، ولایت) خوبران ذکر شده است. این ولایت دو حاکمنشین داشت؛ یکی شیروان و دیگری اریجان یا اریوجان.
نامهای دیگر این منطقه که در منابع تاریخی ذکر شده است عبارتند از:
استرابون از آن با نام ماساباتیس؛ یکی از بخشهای بزرگ دولت عیلام، بین شوش و نواحی اطراف کوههای زاگرس، یاد کرده است.
پلینی آن را مِزوباتِن نامیده که منطقهای است زیر کوههای کامبالیدوس و رود الئوس در مسیر خود به طرف دشتهای شوش، آن را سیراب میساخته است.
دتونیسیوس، ساکنان این منطقه را مزاباتی و بطلمیوس آنان را سامباتایی مینامند و دیودروس، در توصیف لشکرکشی اسکندر از آنان به نام سمبنه یاد میکند.
شهر ایلام در گذشته محل ییلاق والی پشتکوه بود. حسینقلی خان که ظاهراً قدرتمندترین والی این منطقه بوده، در محل کنونی شهر ایلام که «ده بالا» نامیده میشده است، خانههای اعیانی، اردوگاه و عمارت پارک (حرمسرا و محل زندگی والی) را بنا کرد که به صورت مرکز تابستانی والیان پشتکوه درآمد و از این زمان ده بالا به «حسینآباد» معروف شد. این شهر سالها به نام والی معروف، حسینآباد نامیده میشد تا این که در خرداد ماه 1315 خورشیدی، یعنی در زمان حکومت رضا شاه پهلوی، نام آن به ایلام تغییر یافت و به صورت شهرستان درآمد سپس ایلام به فرمانداری کل و در نهایت به استان تبدیل و به نام استان ایلام خوانده شد.
عوارض جغرافیایی استان ایلام
استان ایلام در بزرگ ناودیس زاگرس قرار گرفته و از رسوبهای دورۀ اول تا چهارم زمینشناسی تشکیل شده است. تمامی این رسوبها، در حرکات کوهزایی، بهصورت بخشی از رشته کوههای زاگرس که امتداد شمال غربی- جنوب شرقی دارد، درآمدهاند.
کوههای استان ایلام
کبیرکوه: کبیرکوه رشته کوه مرتفعی است که به موازات زاگرس و با جهت شمال غربی- جنوب شرقی، در این منطقه وجود دارد و 260 کیلومتر امتداد دارد. رشتههای متعددی از این کوه به سوی غرب شهرستان ایلام امتداد یافتهاند که به تدریج از ارتفاع آنها کاسته میشود تا این که در نواحی مرکزی کشور با سطح زمین یکسان میشوند. ارتفاعات اولیه این رشته کوه در گردنه بانه سر، در جنوب جلگه ایلام، دیده میشوند. کبیرکوه به موازات ساحل راست رود سیمره، دیوار بلندی تشکیل داده و در تمام طول خود موجب بالا بردن ارتفاع منطقه ایلام شده است به طوری که نواحی واقع در شرق و شمال شرق آن پیشکوه، و نواحی واقع در غرب و جنوب غرب آن پشتکوه نام گرفتهاند.
نیمه شرقی و شمال شرقی منطقه، از کوهستانها و ارتفاعات بلند، و نیمه غربی و جنوب غربی آن، از نواحی کم ارتفاعی تشکیل یافتهاند که دشتهای گرمسیری مهران، دهلران و دشت عباس را شامل میشود. ارتفاع این منطقه از سطح دریا کمتر از 300 متر است.
بلندترین قسمت این رشته کوه، 2790 متر از سطح دریا ارتفاع دارد.
دامنههای شرقی کبیرکوه با شیب تند به درههای ژرف و پرآب منتهی میشوند و دامنههای غربی آن که مرز ایران و عراق را تشکیل میدهند، دارای منابع نفتی و ذخایر زیرزمینی فراواناند.
قلل کبیرکوه عبارتند از: شاه احمد، تبریز، کله باد، فیلمان، دماغه انار، ریواسان، پونه، سبزخانی، زرین، گلگل که اکثر آنها در تمام مدت سال پوشیده از برف و یخ میباشند. آثار حیات از دورانهای گذشته در غارها و شکافهای مختلف کبیرکوه دیده میشوند.
کبیرکوه به خصوص در قسمتهای شمالی، زیر پوشش جنگلهای بلوط قرار گرفته است و به علت دریافت نزولات جوی، دارای مراتع غنی و پوشش گیاهی، از نوع معتدل و سردسیر است.
قلاقیران: کوه قلاقیران یکی از جلوههای طبیعی استان ایلام است که در 3 کیلومتری شمال شرقی شهر ایلام قرار دارد
کسانی که برای اولین بار قلاقیران را میبینند، گمان میبرند این کوه به دست انسان به این شکل درآمده در حالی که این تصور اشتباه بوده و دخالت عوامل طبیعی آن را به این صورت درآورده است.
کوه قلاقیران به لحاظ مردمشناسی، از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و در ادبیات شفاهی، نماد شهر ایلام به شمار میآید.
کوه قلاقیران که یکی از بهترین نقاط کوهستانی کشور به شمار میآید، توسط تفرجگاههای جنگلی ششدار و منجل احاطه شده است.
گفتنی است «قلاقیران» در زبان محلی به معنای صدای کلاغ میباشد.
دینارکوه: دینارکوه در 25 کیلومتری شمال دهلران، بین آبدانان و دهلران، قرار دارد. ارتفاع آن 1955 متر و طولش حدود 72 کیلومتر است. این کوه به صورت قوسی از شمال به جنوب و سپس به سوی شمال غربی کشیده شده است و دهستان آبدانان در دامنۀ شرقی آن جای دارد. رودهای ده بانه، آب سیول، آب خرینه و آب گلگل از این کوه سرچشمه میگیرند.
دینارکوه از جنوب شرقی به سیاه کوه متصل میشود، و کوه دال در دامنۀ شمال غربی آن واقع است. جنس این کوه گچی و فاقد نقاط سنگی است. آبهای منطقه تماماً تلخ و شوراند. ناحیۀ دینارکوه گرمسیری است؛ و در نیمۀ دوم بهمن ماه هر سال ارتفاع نباتات علوفهای در آنجا به نیم متر میرسد
دینارکوه به علت تنوع آب و هوا، قسمت اعظم مراتع منطقه را، که برای ییلاق و قشلاق قابل استفادهاند، در خود جای داده است. رشتههای این کوه که قسمت اعظم منطقه را پوشاندهاند، دارای جنگلهای پراکنده، درختچههای بلوط، و سایر گیاهان از نوع معتدل گرمسیریاند. وجود این جنگلها عامل اعتدال آب و هوا در منطقه است.
کوه اناران: کوه اناران در شمال غربی دهلران قرار دارد و ارتفاع آن 1435 متر است. این کوه از درۀ رود چنگوله، در جنوب روستای تیما، شروع میشود، و تا 16 کیلومتری شمال غربی دهلران به طول 50 و عرض متوسط 10 کیلومتر، از شمال غربی به جنوب شرقی، امتداد دارد. رودخانههای میمه، شکرآب، سهگل، دراز بیشه، گردهبیشه، نصریان، قافلهجا، فسیل و خشکه کلات از این کوه سرچشمه میگیرند. دهستان نصریان در دامنههای جنوبی، و دهستانهای سادات، زرینآباد و خربزان در دامنههای شمالی و شرقی این کوه واقعاند و جاده دهلران به مهران به موازات دامنههای جنوبی آن قرار دارد.
سرخ کوه: سرخ کوه، با ارتفاع حدود 1030 متر، در 32 کیلومتری شمال مهران و جنوب روستای آب گرم قرار دارد. این کوه سرچشمۀ رودخانههای گدارخوش، چشمه مالک و چم سرخ است.
سیاه کوه: سیاهکوه، با ارتفاع 1408 متر، در 16 کیلومتری شمال شرقی دهلران قرار دارد. این کوه از شمال غربی به دینار کوه و از شرق به کوه خرگهی منتهی میگردد. رودخانههای آب گلگل، درهشور، و ماشاب از سیاهکوه سرچشمه میگیرند. در دامنۀ جنوبی آن، چشمههای آب معدنی وجود دارند.
کوه مانشت: کوه مانشت، با ارتفاع 2629 متر، در 6 کیلومتری شمال شرقی ایلام واقع است و سرچشمۀ آب زنگاون و رودخانۀ مورت است. مانشت از شمال غربی به کوه بانکول و از جنوب غربی به کوه گاوهراه متصل است و دامنههای شرقی و غربی آن را جنگلهای بلوط پوشانیدهاند.
کوه دالپری: کوه دالپری، با ارتفاع 600 متر، در 35 کیلومتری شرق دهلران و غرب روستای مولاب قرار دارد و سرچشمۀ رودخانههای چیخواب و آب مورموری است و به وسیلۀ درۀ آب مورموری به دو قسمت تقسیم میشود.
انجیرکوه: این کوه از حوالی گیلانغرب شروع میشود و به سوی جنوب شرق امتداد مییابد. ارتفاع آن به تدریج کم میشود تا به ارکوازکوه و بیوراکوه و … وصل میشود.
رشته کوههای حمرین: رشته کوههای حمرین از بهرامآبادِ مهران شروع و به جلگۀ خوزستان منتهی میشود. طول آن حدود 61 کیلومتر است. شکل حمرین خاص و دارای خطالرأسی ممتد است. در طول این خطالرأس رشته قلل مجزایی، به نام حلت، دیده میشود. رشته کوههای حمرین فاقد مواد آتشفشانی است و بیشتر از خاک رس تشکیل یافته است، بهطوری که معابر آن نرم و در حال ریزشاند. در بعضی نقاط آن صخرههایی با ترکیبات خاکی دیده میشوند که مواد آن به مرور زمان به هم متصل شدهاند و به شکل سنگ درآمدهاند. رشته کوه حمرین در قسمت شمال، 1000 متر ارتفاع دارد، ولی هرچه بهسوی جنوب امتداد مییابد، از ارتفاعش کاسته میشود و سرانجام به 400 متر میرسد. حمرین به علت واقع شدن در ناحیۀ گرمسیری و عدم جریان آب در آن، بدون درخت و گیاه است. ارتفاعات مشرف به ایران دارای چشمههای آب شیرین است، در صورتی که در بلندیهای مشرف به عراق، آب نایاب و در صورت وجود، شور و تلخ است.
دشتهای استان ایلام
در استان ایلام، دشتهای کم وسعتی وجود دارند که مهمترین آنها دشتهای حوزه شهرستان ایلام، شامل دشتهای ایلام و ایوان و حوزه شهرستان شیروان- چرداول شامل دشتهای شیروان، چرداول و هلیلان است. در این مناطق، به علت دسترسی به آبهای سطحی، شهرکها و آبادیهایی با بیشترین تراکم جمعیت وجود دارند. دشتهای دیگر منطقه عبارتند از: صالحآباد، مهران، محسنآباد نصریان، دهلران، موسیان و دشت عباس که از نوع دشتهای آبرفتی و رسوبی کنار رودخانهها هستند. اغلب این دشتها، خاک رسی با ضخامت زیاد دارند.
رودخانههای استان ایلام
در استان ایلام رودهای متعددی وجود دارند که اغلب آنها مستقیماً به خاک عراق میریزند. به طور کلی این استان از نظر حجم آب رودخانهای، غنی است. رودخانههای منطقه به علت آبدهی مناسب، مشروب کردن روستاها و مقدار زیادی از اراضی در طول مسیرشان، از اهمیت ویژهای برخوردارند.
رودخانه سیمره: این رودخانه از حوالی کوه الوند در همدان سرچشمه میگیرد و پس از دریافت شعبههایی از ملایر، تویسرکان و نهاوند، از بستر کوهستانی باریکی میگذرد و با عبور از کنار بیستون، به کرمانشاه میرسد. در آنجا پس از الحاق سیاهآب یا قره سو به آن و مشروب ساختن کرمانشاه، با دریافت شعبههایی چون رود ماهی دشت، هلیلان و کرند، وارد لرستان میشود. رود سیمره در این استان در بستری سنگی و عمیق، در پای کبیرکوه به جریان خود ادامه میدهد و پس از دریافت شعبههایی مانند کشکان، زال، غزالرود، هرو، خرمآباد و … در مسیر خود، به درهای عمیق و بستری تنگ وارد میشود و در پل تنگ، آبشاری به ارتفاع 43 متر و عرض 3 متر تشکیل میدهد. این رود در ادامه جریان خود با عبور از استان ایلام، ضمن دریافت شعبههایی چون چناره، سراب کلان، سراب زنجیره، گردو، گنجه، کلم و سیکان به سوی جلگه خوزستان پیش میرود. بخشی از آب این رود در غرب خوزستان، به مصرف آبیاری میرسد و مابقی به سوی دجله جریان مییابد ولی قبل از رسیدن به آن، جذب باتلاقهای شرق دجله یا هورالعظیم میشود.
رود سیمره در مسیر خود (از سرچشمه تا خوزستان)، نامهای مختلف به خود میگیرد؛ در قسمت علیا (بالا) به گاماساب یا گاماسیاب، در قسمت میانی به سیمره و در قسمت سفلا (پایین) به کرخه موسوم است. این رود در قدیم به اوکنی معروف بوده و گاماسب (= گاماسارود) به معنی گاومیش آب، یعنی رود بزرگ، نیز از اسامی آن بوده است.
طول رود سیمره 755 کیلومتر، حوضه آبریز آن هورالعظیم، و نامهای محلی آن، رودخانه ملایر، رودگاماسیاب، رود قره سو و رود سیمره میباشند.
با توجه به اختلاف ارتفاع دشت نسبت به رود سیمره که بالغ بر 60 متر میشود، استفاده از آب این رودخانه از طریق ایستگاههای پمپاژ امکانپذیر است.
رودخانه گدار خوش: این رودخانه از غرب ایلام سرچشمه گرفته در جهت شرق به غرب جریان مییابد و به خاک عراق منتهی میشود. شاخههای اصلی رودخانه گدارخوش، رودهای مدرن و چوار میباشند. از شعبههای این رود در مسیر جریانشان، در مصارف کشاورزی استفاده میشود ولی پس از بههم پیوستن و تشکیل رودخانه گدارخوش، این رود به بستر عمیقی وارد و از دسترس کشاورزان خارج میشود. اختلاف ارتفاع این رودخانه از کف بستر تا اراضی پیرامون آن، 320 متر است از این رو ایجاد ایستگاههای پمپاژ برای آبیاری، تنها راه استفاده از آب این رودخانه به مقیاس وسیع است.
رودخانه کنجانچم: رود کنجانچم، از کوههای سیوان در جنوب ایلام سرچشمه گرفته است و در جهت شمال شرقی به جنوب غربی، پس از طی 12 کیلومتر از خط مرزی ایران و عراق در نزدیکی مهران به رود گاوی میپیوندد. سرچشمه اصلی این رودخانه، کوههای چنگینه، علیبیگی و کوه ملاشاوه هستند و جریان آب آفتاب، که از میشخاص سرچشمه میگیرد، نیز به آن میپیوندد. رودخانه چشمه ملک، که از کوه شاه نخجیر سرچشمه میگیرد نیز به آن ملحق میشود. این رود پس از عبور از بخش صالحآباد و شهرستان مهران، به رودخانه دجله در کشور عراق میریزد. طول این رود تا مرز ایران و عراق 90 کیلومتر است. روی این رودخانه، سد انحرافی کنجانچم احداث شده است.
رودخانه گاوی: این رود از دامنههای غربی کبیرکوه سرچشمه میگیرد و شعبههای تشکیلدهنده آن عبارتند از: چشمه دره، بالشک آب گلال میرمحمد یا رودخانۀ میرمحمد. مسیر این رودخانه از شرق به غرب است.
رودخانه چنگوله: رود چنگوله، از آب بیوره، 40 کیلومتری جنوب شرقی ایلام، سرچشمه میگیرد و از شمال شرقی به جنوب غربی جریان مییابد. سپس جریانهای دیگری به نامهای آب کنات، تا تسمورت، و فرآورد به آن ملحق میشوند. پس از عبور از محلی به نام دوآب، رودخانه در مسیری پهن از مرز خارج میشود و به دجله میپیوندد. آب رود چنگوله کمی شور و گوگرددار است. طول این رود از مبدأ تا محل خروج از ایران به عراق، 84 کیلومتر است.
رودخانه دویرج: این رودخانه از سراب آبدانان، 38 کیلومتری شمال دهلران، سرچشمه گرفته است و آب گلگل و رود درهشور نیز به آن میپیوندند. این رود پس از عبور از 18 کیلومتری شهرستان دهلران، وارد بخش موسیان میشود و در این محل به نهرعنبر معروف است. شعبۀ دیگری از آب مورموری به نام جیخاب نیز به آن میپیوندد. رود دویرج، که از شمال به جنوب جریان دارد، پس از عبور از موسیان به دجله، در خاک عراق میریزد. طول آن از مبدأ تا این نقطه مرزی 188 کیلومتر است. نامهای محلی آن رود آبدانان و رود تلهزی میباشند. بر روی این رودخانه سدی ساخته شده است.
رودخانه سده: رود سده از ارتفاعات بولی سرچشمه میگیرد. این رودخانه دائمی است و در مسیر خود از دشتهایی با خاک مرغوب، عبور میکند. رود سده دارای شعبههای بسیاری است که دو شاخۀ مهم آن در دشتی به ارتفاع 225 متر از سطح دریا به هم میپیوندند و پس از طی دشت مزبور از کشور خارج میشود. طول این رود تا مرز 200 کیلومتر است.
رودخانه میمه: این رودخانه که از کبیرکوه در محل سراب میمه، واقع در 72 کیلومتری شرق مهران، سرچشمه گرفته است و آب چشمه لاله نیز به آن میپیوندد، از شمال به جنوب جریان دارد و رودهای آن تختان، گرازان، و چشمههای آب گوگردی نیز به آن میپیوندند.
رودخانه تلخاب شماره 1: این رود از ارتفاعات بولی، زنگیان، خوجلگان، هوز کیلو و سرچملو سرچشمه میگیرد، و حدود 500 کیلومتر طول دارد و در مسیر خود از زمینهای مستعدی میگذرد.
رودخانه تلخاب شماره 2: این رود از ارتفاعات چنال زر، سیاهکوه و نوراب کوه سرچشمه میگیرد و به موازات تلخاب شماره 1 جریان مییابد و در مرز ایران و عراق به ریگزاری فرو میرود. این رودخانه میتواند در مسیر خود زمینهای زیادی را آبیاری کند.
ویژگیهای اقلیمی استان ایلام
تمام نقاط فلات مرکزی ایران، نوعی وحدت اقلیمی دارند ولی عواملی مانند جهت بادها، طرز پراکندگی، ارتفاعات و … تشابه اقلیمی را از بین میبرند و موجب بروز اختلاف زیاد در وضع آب و هوا میشوند. با این حال میتوان گفت که استان ایلام بر اساس طبقهبندی کوپن (دانشمند اتریشی)، دارای آب و هوای نیمهصحرایی است. این نوع آب و هوا حدّفاصل آب و هوای صحرایی و مرطوب است. به طور کلی، دامنههای شرقی زاگرس، همچنین قسمتی از دامنههای آن تا مرز عراق و رشتههای مرکزی همین حدود تا مرز پاکستان آب و هوای نیمهصحرایی دارند. آب و هوای این منطقه در نقاط مختلف، به علت وجود پستی و بلندی زیاد، متنوع و متغیر است. برای نمونه، نقاط مرتفع و کوهستانی کبیرکوه، سردسیر و حداقل درجه حرارت به 14 درجه زیر صفر میرسد اما در نواحی کم ارتفاع غرب و جنوب غربی که دشتهای گرمسیر مهران، دهلران، و دشت عباس را دربر میگیرند و ارتفاع آنها کمتر از 300 متر از سطح دریاست، هوا نسبتاً گرم است.
در تابستان بادهای خشک و سوزان جنوب غربی که از عربستان میوزند، هوا را به شدت گرم میکنند به طوری که حداکثر درجه حرارت به بیش از 46 درجه بالای صفر میرسد ولی در زمستان هوا معتدل است. نواحی میانی منطقه شامل ارتفاعات دینارکوه، دارای آب و هوای متنوع، گرمسیر و معتدلاند و درجه حرارت در زمستان به زیر صفر میرسد.
بارانهای بهاری استان ایلام بسیار شدیدند و به محض بارش، جویبارها تبدیل به رودهای بزرگی میشوند که درختان را کنده به جلگه میآورند. هوای سراسر ایلام، با وجود کوهستانی بودن منطقه، در زمستان مهآلود و در تابستان، در اثر گرمای شدید دشت، سوختن علفها و وزش بادها از جلگه به کوه، غبارآلود است.
میزان بارش در نواحی شمال و شمال شرقی، بیش از 500 میلیمتر و در نواحی غرب و جنوب غربی، حدود 250 میلیمتر است که در مقایسه با متوسط نزولات آسمانی در کشور جزو نواحی نسبتاً پرباران است و این امر سبب رواج کشت دیم در بسیاری از نواحی کوهستانی شده است.
رطوبت در دامنه تپهها به دلیل وجود گیاهان مختلف، حداقل تا 15 روز باقی میماند. رطوبت زیاد، گرمای کافی، و زمین حاصلخیز، باعث رویش گیاهان زیاد و پوشیده شدن زمین از جنگلهای انبوه میشوند.
متوسط بارندگی سالیانه در استان ایلام، حدود 500 میلیمتر مکعب است که این میزان در نواحی مختلف استان، متفاوت است.
بادهای استان ایلام
بادهای غربی: این جریان، تودههای هوای ملایم و مرطوب از دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس به طرف شرق دارد. این بادها، که با انتقال رطوبت به منطقه، موجب خیر و برکت میشوند، در زمستان و بهار بیشتر میوزند.
باد شمال: این باد در تابستان میوزد و در اعتدال آب و هوای منطقه و کاهش گرما مؤثر است.
باد سموم: بادهای سام یا سموم، که همیشه مقداری شن همراه دارند، در ناحیۀ نوار مرزی و جنوب استان میوزند و باعث گرمی غیرقابل تحمل هوا در تابستان، و خسارتهای زیادی میشوند.
پوشش گیاهی استان ایلام
پوشش گیاهی طبیعی این منطقه تحت تأثیر عوامل اقلیمی، به دستههای زیر تقسیم میشود:
*جنگلها، درختان و درختچهها
کوهستانی بودن و تنوع آب و هوای استان ایلام، پوشش جنگلی قابل ملاحظهای را به وجود آوردهاند. این جنگلها از نوع نیمه انبوه و درختان آن، در ارتفاعات 500 تا 2000 متری، بیشتر از نوع بلوط، و در ارتفاعات پایینتر، انار، انجیر وحشی، اقاقیا، و حتی انگور وحشیاند. در ارتفاعات کم و زیاد، گردو، افرا، بلوط و در بالای جنگلها، انواع گیاهان از خانوادۀ گندمیان دیده میشوند. مهمترین فرآورده جنگلی استان ایلام، سَقِز است، که سالیانه حدود 350 تن حاصل میشود. سقز؛ صمغ، رِزین یا شیره غلیظ درختی به نام بُنه یا درخت پسته وحشی است. این ماده معمولاً در فصل پاییز به طور طبیعی یا با دادن شکاف تنه این درخت خارج میشود. این ماده دارای خواص درمانی و صنعتی بسیاری بوده و در آدامس نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
استان ایلام در گذشته پوشیده از جنگلهایی بوده است، که حدود 90 درصد آن را جنگلهای انبوه و نیمه انبوه، با زادآوری مناسب، تشکیل میدادهاند. این جنگلها تحت تأثیر عوامل مختلف، به شدت مورد تخریب قرار گرفتهاند به طوری که اکثر آنها اکنون تُنُک و مخروبهاند.
جنگلها، درختان و درختچههای استان ایلام از لحاظ جنس و سایر مشخصات به شرح زیرند:
جنگلهای بلوط: گسترش این جنگلها از سردشت در جنوب ارومیه شروع شده و تا کوههای زاگرس در کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، بختیاری، کهگیلویه و فارس ادامه یافته است. این جنگلها گاهی یکدست و گاه مختلطند و درخت غالب در آنها بلوط است.
در قدیم از میوه بلوط، آرد و نوعی نان تهیه میکردند و یا آن را برشته و مصرف میکردند. نامهای محلی این درخت، در ایلام و لرستان مازو، در فارس، بختیاری و کرمانشاه بلوط و در کردستان برو یا بلو میباشد.
جنگلهای بنه و بادام: این نوع جنگلها، اغلب در نواحی نیمهخشک و ارتفاعات پست و میانی زاگرس وجود دارند و از غرب کشور به سمت جنوب و جنوب شرقی تا استان کرمان امتداد مییابند. این جنگلها علاوه بر ایجاد سرسبزی و تعدیل آب و هوای محیط، از نظر اقتصادی نیز قابل توجه هستند.
درختان استان ایلام عبارتند از: چنار، سنجد، گلابی، محلب (= آلبالوی تلخ)، کیکم، دیو آلبالو، پده (= پید و پَلک)، کُنار
*گیاهان طبیعی
در استان ایلام انواع گیاهان طبیعی از قبیل گیاهان رنگی، طبی، صمغی و معطر یافت میشوند.
گیاهان رنگی مانند نیل، روناس، حنا، مازو، کافشه و سیاهچهره
گیاهان طبی مانند آنچوچک، کحل، سماق، اسپند
گیاهان صمغی مانند صمغ زرد (= صمغ عربی)، مازوج و زدو، سقز، سریش
*مراتع و چراگاهها
مناطق غربی ایران از جمله استان ایلام، از لحاظ پوشش گیاهی، پس از مناطق ساحلی دریای مازندران قرار دارند و برخی از مراتع مهم ایران در این نواحی واقعاند. استان ایلام به دلیل برخورداری از مراتع گرمسیری و کوههای مرتفع که چراگاه تابستانی گوسفندان را تشکیل میدهند، از مراکز مهم گلهداری کشور است.
مراتع غیرمشجر استان ایلام به شرح زیرند:
مراتع کوهستانی (ییلاقی)، مراتع کوهپایهای (میانبند)، مراتع به صورت دشت (قشلاقی)
پوشش جانوری استان ایلام
جانوران استان ایلام عبارتند از:
آبزیان: در رودخانههای استان ایلام، انواع ماهی وجود دارند که میتوانند منبع خوبی برای تغذیه ساکنان استان باشند. بیشتر گونههای موجود در این رودخانهها، از خانواده کپور ماهیاناند. صید ماهی در این استان بیشتر جنبه تفریحی دارد. در رودخانه نزدیک ایوان، نوعی ماهی به نام شیربت وجود دارد، که از لحاظ طعم و مزه در نوع خود کمنظیر است.
خزندگان: این استان بنابر موقعیت جغرافیایی خود، از نظر خزندگان غنی است و گونههای مختلف سوسمار، مارمولک و مار سمّی در این منطقه وجود دارند.
پستانداران: انواع پستانداران بزرگ و کوچک در استان ایلام زندگی میکنند که عبارتند از:
جربیل ایرانی (جوندهای با جثه متوسط و دم بلند)، خرس قهوهای، پلنگ، گراز، گوزن زرد، خفاش دم موشی بزرگ، کل و بز، قوچ و میش، آهو، گرگ، کفتار، خارپشت، روباه، گربه وحشی، سنجاب، خرگوش، شغال، گورکن، تَشی و … .
پرندگان: پرندگان استان ایلام عبارتند از: حواصیل، لکلک، مرغابی، کبک و هوبَره، درّاج، تیهو، باقرقره، بلدرچین، کبوتر، فاخته، قمری، اردک، سار، کلاغ سیاه و ابلق، خانواده گنجشک و … .
ویژگیهای جمعیتی استان ایلام
استان ایلام از گذشتههای دور، مهد تمدنی اصیل و منطقهای آباد بوده است. رودخانه سیمره با آبیاری و حاصلخیز کردن اراضی منطقه، زمینه سکونت اقوامی را فراهم کرد، که تمدنی عالی پیرامون این رودخانه ایجاد کردند. دره سیمره، نقش بزرگی در تاریخ ایلام داشته است و مهمترین خط ارتباطی بین تمدنهای موجود در کوهها و دشتهای جنوب غرب ایران از این محل میگذشته است.
بر اساس کاوشهای باستانشناسان، پیدا شدن ظروف سفالی، که از نظر تاریخی مربوط به دوره حجر اولیه است، نمایانگر وجود تمدن اولیه در برخی نقاط این سرزمین است.
پیش از ورود و استقرار آریاییها در ایلام، نژادهای بومی در این منطقه میزیستهاند. استخوانهای بازمانده از عصر حجر قدیم، حاکی است که علاوه بر نژاد مدیترانهای، نژادهای دیگری چون کاسیان، عیلامیان، هپارتیپیان، اوملیشیان، لولوبیان و … در ایلام و پیرامون آن سکونت داشته و فرهنگهای متفاوتی در آنجا به هم آمیختهاند.
* اقوام قدیمی استان ایلام
1- کاسیان: قبایل ساکن در ناحیۀ کوهستانی زاگرس، واقع میان ماد و عیلام در لرستان و ایلام امروزی، به نام کاسیت مشهور بودند. برطبق پژوهش دیاکونف؛ دانشمند روسی، محل سکونت کاسیان (در زبان اَکَدی؛ کاشی) از قدیم تا فتح ایران به دست اسکندر مقدونی، بخش علیای رودهایی بود که درههای آنها در عهد باستان، کشور عیلام را تشکیل میدادند.
منشأ قومی کاسیان، با استناد به نزدیک 50 کلمه و نام خاص، که با ترجمه اکدی در متون لغوی آشوری و بابِلی محفوظ ماندهاند، مشخص میشود؛ کاسیان قبیلهای کوهستانی بودند، پیشه دامداری داشتند و به زبانی شبیه زبان عیلامی سخن میگفتند. به احتمال قوی قبایل کنونی لر که با دامداری در کوهستان امرار معاش میکنند، از اخلاف کاسیان باشند که زبانشان ایرانی شده است.
در ربع دوم هزاره دوم قبل از میلاد، دستهای از کاسیان از کوهها به درۀ رود دیاله نفوذ کردند و از آنجا گهگاه به بابِل دستبرد میزدند. بیشتر پژوهشگران این فعالیت کاسیان را به ظهور اسب، بهعنوان وسیلۀ حمل و نقل مربوط میدانند.
به عقیدۀ بعضی از مورخان، گانداش؛ مؤسس سلسله کاسی، معاصر سامسوئیلونی پسر حمورابی؛ شاه بابل بوده است.
در سال نهم سلطنت سامسوئیلونی (1741 قبل از میلاد)، جنگی بین بابلیان و کاسیان درگرفت. در معبد بزرگ خدای انلیل در شهر بیپور بابل، نیزهای یافت شد که نام گانداش بر آن کنده شده بود و چنین برمیآید که گانداش نه فقط در قسمت مرکزی خاک بابل نفوذ کرده بلکه چندی نیز در آنجا توقف کرده بود.
کاسیان؛ همسایه شرقی دولت بابل، قومی نیرومند بودند که هشت سال پس از مرگ حمورابی بر بابل تاختند و بالاخره حکومت بابل را بهدست گرفتند و حدود 6 سده در آنجا حکمرانی کردند. تا آنجا که پس از اگودوم (دومین شاه کاسی)، شاهان کاسی به صورت شاهان واقعی بابل درآمدند و تا زمانی که دره دیاله در دست شاهان کاسی در بابل بود، آنها با میهن کوهستانی خود نیز در ارتباط بودند. کاسیها در دوران تسلط بر بابل، از تمدن بابلیها استفاده کردند، خط آنان را پذیرفتند، آداب، عادتها و اخلاق بابلیان را فراگرفتند و با خود به لرستان و ایلام امروزی آوردند. کاسیان خدایان مختلفی داشتند و علاوه بر آن، در تماس با مردم بینالنهرین، با امور دینی آنان و گیلگامش آشنا شدند و در صنعت خود پیکرههای مفرغی از او ساختند. سلسله کاسی بابل سرانجام با حمله شوتروک ناخونته؛ شاه عیلام منقرض شد.
کاسیان متمدنترین ملل عصر خود و قدیمیترین ساکنان و حکام لرستان و ایلام امروزی بودهاند که تا زمان انقراض هخامنشیان نیز سلسله آنان باقی بوده است.
آنها ظاهراً اولین قومی بودند که از اسب استفاده کردند و آن را به ساکنان بینالنهرین سفلا شناساندند. مردم بینالنهرین سفلا به اسب نام خر کوهستانی دادند. آشوریان ارابههای خود را با اسبهای کاسیان به حرکت درمیآوردند. بر اساس نقاشیهای غارهای میرملاس و همیان، در هزاره دوم قبل از میلاد از اسب برای شکار و جنگ استفاده میشده است.
2- عیلامیان: عیلامیها پیش از آغاز تاریخ، در دشتهای جنوب غربی ایران؛ از حوالی شوش تا بوشهر، سکونت داشتهاند. به نظر میرسد که این قوم ابتدا در آسیای مرکزی ساکن بودهاند و در حدود 4000 سال قبل از میلاد، به فلات ایران، سوریه و مصر مهاجرت کردهاند. براساس شواهد موجود، ساکنان قدیم آنو، واقع در 12 کیلومتری جنوب عشقآباد ترکمنستان، با اهالی شوش منشأ مشترک داشتهاند. بنابراین تمدنهای پیش از تاریخ آسیای میانه و عیلام منشأ واحدی داشتهاند. بنا به تحقیقات، مقرِّ دولت عیلام، به نام آنچان؛ نزدیک تپه دره شهر، در دره سیمره بوده است.
عیلامیان از نژاد آسیایی زاگرو- عیلامی بودهاند. بعضی از دانشمندان نژادشناس، آنان را اقوامی از نژاد قفقازی یا خزری میدانند و زبان اینان از گروه زبانهای پیوندی بوده است. مسکن اصلی عیلامیان، دره کارون و کرخه یا عیلام باستانی استانهای خوزستان، لرستان و ایلام بوده است.
3- نوردیک: قوم نوردیک که به زبان هند و ایرانی سخن میگفتند، در آغاز هزاره دوم قبل از میلاد به ایران آمدند.
براساس بعضی مدارک، عدهای که از هند مهاجرت کرده بودند، در امتداد کرانه دریای مکران و خلیج فارس، به سوی غرب از جمله استانهای ایلام و لرستان رفتند. ظاهراً یکی از شاهان آشور، در حجاریهای برجسته خود، تصویر عدهای از این مردم را نقش کرده است.
4- سامیها: سامیها در اطراف عربستان میزیستند و بعدها به این منطقه کوچ کردند. آنها بعدها در شمال به آرامی و شامی، در شرق به بابِلی و آشوری، در جنوب به عرب و در غرب به فنیقی و یهودی معروف شدند. محل سکونت طوایف این نژاد، سرزمینی محدود به کوههای ارمنستان و ایران از جمله استان ایلام، اقیانوس هند و بحر احمر (دریای سرخ)، مصر و مدیترانه بوده است که به نام هلال حاصلخیز یا هلال اخضر نامیده میشده است.
5- اوملیاش: قوم اوملیاش یا اوملیش، در مملکت عیلام از جمله استان ایلام امروزی بین رودهای کرخه و دجله سکونت داشتهاند.
6- یموت بل و تتبور: مردم این طوایف، در گذشتههای دور در سرزمین عیلام میزیستند و مسکن آنان بین باتلاقهای دجله و کوهستان بوده است.
7- هپارتیپ: هپارتیپ یا هپیرتیپ؛ طوایفی بودند که در ایذه و قسمتی از مناطق بختیاری کنونی، لرستان و ایلام، سکونت داشتند. در حجاریهای ایذه، اشکفت سلمان و کول فرح هنوز آثاری از آنها باقیاند و ظاهراً آنها همان قوم دلیر و شجاعی بودند که یونانیها از آنها با نام امردیان یا مردیان یاد کردهاند، و هردوت آنان را جزو طوایف بدوی ایران میداند.
8- حلولان: طایفه حلولان یا حلیلان، در کوهستانهای جنوب شرقی کرمانشاه و قسمت علیای رود کرخه سکونت داشته، از راه گلهداری امرار معاش میکردهاند.
9- پارسیها: پارسیها مردمی آریایی نژاد هستند که گروهی از آنان در غرب از جمله استان ایلام به نام عجم زندگی میکردند. پس از تسلط پارسیها بر خوزستان، لرستان و ایلام امروزی، و اختلاط و آمیزش با عیلامیها، نژاد واحدی به وجود آمد که بعدها مبانی و ریشههای اقوام ایرانی را بهوجود آورد.
10- لولوبیها: قوم لولوبی بخش وسیعی از کوهها و کوهپایهها، از شمال رود دیاله تا دریاچۀ ارومیه و پیرامون آن را اشغال کرده بودند و از لحاظ نژادی، به احتمال قوی، با عیلامیهای ساکن خوزستان و پشتکوه قرابت داشتند.
لولو به زبان هوریانی و اورارتویی به معنی بیگانه و دشمن است. اولین بار نارامسین؛ نوادۀ سارگن از شاهان اکد (سده 23 قبل از میلاد) در کتیبه مشهورش، ضمن شرح پیروزی خود، از لولوبیان نام برده است. از شاهان معروف این قوم، آنوبانینی (سده 22 قبل از میلاد) بود که هنوز سنگ نبشتهای از او بر صخره سرپل ذهاب نزدیک شهر ذهاب در کرمانشاه وجود دارد.
پروفسور گیرشمن دربار این قوم مینویسد:
«ملت کوهستانی که در زاگرس اقامت داشت و تا حدود دریاچۀ اورمیه را تحت انقیاد خود داشت، در زمان اورارتوییها (سدۀ 8 و 7 قبل از میلاد) آنها را زاموآمی نامیدند. میگویند گرجیها از نژاد لولوبی هستند. در هزارۀ 2 قبل از میلاد، کشور مقتدری تشکیل داده بودند که با آشوریها در جنگ بودند، ولی از سدۀ 9 قبل از میلاد به بعد دیگر نامی از آنها نیست و زامو جای لولوبی را میگیرد.»
*اقوام کنونی استان ایلام
1- لُرها: واژۀ لُر به معنی کام، توان، مراد، مطلب، نام تیرهای ایرانی است که در جنوب غربی کشور بهسر میبرند و به چهار شعبۀ: الف) لران خاص (ساکنان لرستان و ایلام کنونی)، ب) محسنی، ج) کهگیلویه و د) بختیاری تقسیم میشوند. وجه اشتراک بین لرها، زبان آنان است. گویش لری بیانگر آن است که این منطقه اصولاً تحت تأثیر ایرانیان پارسی زبان قرار گرفته است نه مادها.
2- کردها: اکثریت کردها در شمال غربی و غرب ایران زندگی میکنند. آنها از مهمترین ایلها و طوایف ایران میباشند و همه از نژاد آریاییاند. کردها از لحاظ نژادی خالصتر از گروههای دیگر هستند زیرا پارهای از خصوصیات جسمانی ایرانیان قدیم در آنان وجود دارد.
3- عربها: عربها که امروز در خوزستان و نواحی جلگهای استان ایلام سکونت دارند، از سده 9 هجری قمری، در تاریخ و حوادث این مناطق دخالت داشتهاند. عربها بومیان قدیمی این سرزمین نیستند و از عراق و جزیرة العرب مهاجرت کردهاند. براساس پژوهشهای به عمل آمده، اولین طایفه عرب، در سدههای اول تا سوم میلادی، در دوره اشکانی، به جنوب غربی ایران آمدهاند.
پس از غلبه قوای اسلام بر ایران و انقراض سلسله ساسانی، سراسر ایران ضمیمه جزیرة العرب شد و مرزهای خوزستان و ایلام نیز به روی عربها باز شد هرچند در سدههای 2 و 3 هجری قمری، در جریان جنگهای زیادی که در خوزستان رخ داد، سپاهیان عرب به این سرزمینها رفت و آمد میکردند ولی تا اواسط سده 9 هجری قمری قبیلهای از جزیرة العرب یا عراق به ایران مهاجرت نکرده و ناحیهای را در این سرزمین به خود اختصاص نداده بودند.
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 جمعیت استان ایلام 557599 نفر بوده است. بر اساس این سرشماری جمعیت شهرستانهای استان ایلام به شرح زیر میباشد:
زبان در استان ایلام
لغات و اصطلاحات رایج در بین مردم منطقه، ریشه در زبانهای باستانی ایران چون اوستایی و پهلوی دارند. این گویشها نشانۀ تلاش مردم این منطقه در حفظ فرهنگ کهن خویش است. زبان مردم استان ایلام از گویشهای کردی، لری، لکی و عرب تشکیل میشود. گویش ساکنان نواحی شمالی و شمال غربی و مرکزی کردی است و بقیۀ مردم به سایر گویشهای مذکور سخن میگویند. عشایر طوایف ملکشاهی، ارکوازی، خزل، کردکاید خرده، دهبالایی و … که در نواحی شمال، شمال غربی و مرکز زندگی میکنند، لهجۀ کردی دارند. طایفۀ مکی که بین کرمانشاه و هلیلان بهسر میبرد، به لهجهای از کردی جنوبی که شبیه لهجۀ کلهر است، تکلم میکنند. کردان شوهان در جنوب پشتکوه نیز به لهجهای از کردی سخن میگویند. زبان لری، که از جمله گویشهای شناختهشدۀ ایرانی است، در نواحی جنوب غربی استان و در درهشهر رایج است.
مردم استان ایلام همانند سایر ایرانیان، زبان فارسی میدانند ولی به لحاظ ویژگیهای قومی، زبانهای کردی، لری، لکی و عربی نیز در بین آنها رایج است.
دین و مذهب در استان ایلام
قبل از حملۀ اعراب مسلمان، دین مردم ایران از جمله ساکنان سرزمین ایلام کنونی، زرتشتی بود که در سدۀ 6 قبل از میلاد به وسیلۀ زرتشت پایهگذاری شده بود. با انقراض سلسلۀ ساسانی و افزایش نفوذ مسلمانان، مردم ایران در سدۀ 7 میلادی به دین اسلام گرویدند.
در حال حاضر اکثر قریب به اتفاق مردم استان ایلام پیرو دین اسلام و مذهب شیعۀ اثنیعشری هستند و اقلیت کوچکی از ادیان دیگر چون زرتشتی، کلیمی و مسیحی نیز در این استان وجود دارد.
پوشاک در استان ایلام
* پوشاک کردهای ایلام
1- پوشاک مردان: مردان کرد استان ایلام، لباس محلی خاصی دارند، که معمولاً در هنگام رقصهای محلی و گاه بهطور عادی از آن استفاده میکنند. اغلب، قمهای در پَر شال لباس مذکور بسته شده است. چماق مخصوصی نیز، که سر آن همانند گرز است به همراه دارند. از شال و شانه و دامن لباس منگولههایی آویخته شده است. کفشهای آنان نوعی چارُق است که از قدیم مرسوم بوده ولی امروز ساخت آن مقرون به صرفه نیست و اغلب از گیوه و کفش مخصوصاً کفشهای لاستیکی و گالش استفاده میکنند. شالی هم به سر میبندند که بیشباهت به عمامه نیست.
2- پوشاک زنان: زنان کرد دامنی گشاد و پُرچین به نام تونبون میپوشند که با نوارهای سیاه و سفید، حاشیهدوزی میشود. بلندی تونبون از قوزک پا تجاوز میکند و حدود 15 متر پارچه برای دوختن آن لازم است و در تهیۀ آن بیشتر از پارچههایی با رنگهای شاد و گلهای شلوغ استفاده میکنند. روی تونبون، پیراهن بلندی به اسم جوما میپوشند که چندان گشاد نیست اما از دو طرف پهلو چاک دارد و حدود 4 متر پارچه میبرد. جلیقهای نیز که روی آن از مخمل و آسترش از پارچه است و در حاشیهاش یک ردیف نوار طلایی به صورت هفت و هشت دوخته شده و بیشتر به رنگ آلبالویی است که در زمستان روی جوما میپوشند. کلاو نیز از مخمل آسترداری با حاشیۀ مزین به نوار طلایی دوخته شد و وسط آن به شکل دایره بریده شده است و از پشت گوشها به وسیلۀ دو قیطان یا دو بند در زیر چانه گره میخورد. زنان هنگام رفتن به دید و بازدید، چادر به سر میکنند.
* پوشاک لرهای ایلام
1- پوشاک مردان: پیراهن مردان برشی ساده دارد. آستین آن بلند است و مچ دارد. چاک جلوی پیراهن تا حدود زیر سینه و گاه تا پایین باز است و با دکمه بسته میشود. شلوار آنان در ناحیه ران و باسن گشاد، در ناحیه دَم پا تنگ و حاشیۀ آن پُر دوخت است.
ستره؛ روپوش بلند مردان لر و دارای طرحی ساده است. بلندی آن تا وسط ساق پا میرسد. جلوی آن باز است و در دو پهلو جیب دارد. بدون یقۀ برگردان و دکمه است و به وسیلۀ شال کمر، دامنهای آن بر روی هم نگه داشته میشوند.
مردان لر ایلام همانند کردان، شال کمری گلدار و کمعرض اما طویل روی ستره به دور کمر میپیچند. آنان کلاهی از نمد بر سر میگذارند که هرچه بلندی آن بیشتر باشد، هیبت آن بیشتر میشود. به این کلاه کیرک میگویند. این کلاه شبیه کلاه داریوش هخامنشی در نقوش تخت جمشید است. رنگ آن اغلب مشکی یا قهوهای است. گاه دور آن را با دستمالی میبندند. کفش آنان همانند گیوه بافت محل یا کرمانشاه است.
2- پوشاک زنان: زنان لر عموماً دور سر خود را با پارچههایی معروف به لچک یا گُلوَنی میبندند. این لچکها اغلب سیاه و سفید است و طوری بر سر بسته میشود که در پشت دارای آویزههای بلند باشد. پیراهن زنان اغلب چیندار و بلند است و یقهای گرد دارد که با دکمه بسته میشود. جلوی پیراهن از زیر گلو تا حدود سینه چاک دارد. از ناحیۀ کمر، چین میخورد و گشاد میشود و بلندی آن تا زیر زانو میرسد. آنها از پیراهن دیگری که به زیر پیراهن معروف است نیز استفاده میکنند که دارای برش ساده و آستین کوتاه است.
بانوان لر جلیقهای جلو باز و بندون دکمه میپوشند که حاشیه و لبههای یقۀ آن، با نوارهای رنگی تزیین شده است. بانوان از دو نوع کت نیز استفاده میکنند یکی کت سادهای که نیمتنه را میپوشاند و در جلو با دکمه بسته میشود. دیگر کتی مخملی که در محل به آن کُلنجه میگویند و یقه باز است. لبۀ یقه و لبۀ آستین آن را با نوارهای رنگی تزیین میکنند.
کفش بانوان اغلب از کفشهای دستدوز محلی یا از محصولات کرمانشاه و بروجرد است ولی به مرور زمان گالشهای لاستیکی جای آنها را گرفتهاند.
در موزه مردمشناسی شهر ایلام (قلعه والی)، نوع پوشش و نحوه زندگی و معیشت و آداب و رسوم مردم این استان به نمایش گذاشته شده است.
ویژگیهای اقتصادی و معیشتی استان ایلام
کشاورزی: استان ایلام از مساعدترین مناطق غرب کشور جهت کشت و زرع است. زمینهای کوهپایهای، سنگلاخی، دشتهای ناهموار و کموسعت و کناره رودخانهها و چشمهها، اراضی زراعی ایلام را تشکیل میدهند. بخش عمدهای از اراضی جنگلی و مرتعی نیز توسط عشایر و اهالی به کشت گندم و جو دیم اختصاص یافته است. عملیات زراعی در بیشتر قسمتها علاوه بر آن چه که در واحدهای بزرگ کشاورزی با ماشینآلات صورت میگیرد، به طور سنتی است.
غلات، حبوبات، نباتات علوفهای، محصولات جالیزی و سبزیجات، برنج و چغندرقند، تولیدات عمده کشاورزی این استان را تشکیل میدهند. قسمت عمده اراضی مزروعی این استان زیر کشت گندم بوده و پس از آن جو، بیشترین سطح از اراضی را به خود اختصاص داده است.
باغداری: شهرستانهای ایلام و شیروان و چرداول، به علت دارا بودن آب و هوای معتدل، مستعد باغداریاند و اکثر میوههای سردسیری و معتدل از قبیل سیب، گلابی، هلو، گردو، زردآلو، آلبالو و … در این شهرستانها به عمل میآیند. در شهرستانهای مهران و دهلران و در بخشهای گرمسیری، درختان خرما، انار و مرکبات به عمل میآیند. شهرستان دره شهر برای کشت مرکبات، انار، انجیر، انگور و … مساعد است.
باغ های گردو در استان ایلام
زردآلو از محصولات باغی استان ایلام
دامداری: این استان از دیرباز به علت دارا بودن مراتع طبیعی بسیار و امکانات ییلاق و قشلاق، از اهمیت خاصی برخوردار بوده است و علاوه بر دامداران ثابت و نیمه متحرکی که در داخل استان کوچ میکنند، پذیرای دامداران متحرک استانهای همدان، کرمانشاه و لرستان نیز میباشد.
زنبورداری: استان ایلام به دلیل تنوع آب و هوا، وجود کوهستانهای زیاد، جنگلهای انبوه، مراتع سرسبز، و گلها و گیاهان متنوع و فراوان، در فصل بهار تا اوایل تابستان، از مناطق مساعد برای پرورش زنبور عسل است. گسترش زنبورداری در استان، از نظر اقتصادی، اهمیت خاصی دارد. مهمترین نواحی استان از این نظر عبارتند از: ناحیۀ طولاب میشخاص، چوار در شهرستان ایلام، بخش ملکشاهی در شهرستان مهران، بخش شیروانِ شهرستان شیروان و چرداول و میمۀ زرینآباد در شهرستان دهلران.
صنایع: صنایع در استان ایلام شامل صنایع دستی و صنایع ماشینی میشود.
صنایع دستی استان ایلام
صنایع ماشینی: این صنایع عبارتند از: موزاییکسازی، تولید شن، ماسه و گچ، کورههای آجرپزی، آهنگری، نجاری، یخسازی، پشمشویی، تولید لوازم خانگی، واحدهای نان ماشینی، مجتمع صنایع شیمیایی، آجر ماشینی، کارگاههای تولید وسایل اولیۀ فلزی، واحدهای پوشاک ایلام و کارخانههای سیمان
منبع: پایگاه گردشگری مجازی ایلام