درد دلهای کاربران
نمایش همه موارددیشب یکی مرد! ولی هنوز نان گندم خوردن دارد!
احسان کرم الهی
با سلام
ساده بگویم! سخت است که افکار مشوش و پر از دل نگرانی و آشفته خود را در مورد خودکشی و قتل در استان و بی توجهی مسئولین و مردم به این موضوع را در قالب واژه بیان کنم.
مطلب خود را با یک سوال ساده شروع می کنم:
حداقل در یکسال اخیر، چند مورد قتل و خودکشی در ایلام رخ داده و به گوش شما رسیده است؟ شاید یکی از بستگان یا آشنایان شما قربانی همین ماجراها بوده است!
با نگاهی دقیق به این معضل که بهتر است بگوییم "اپیدمی" که در استان در حال گسترش می باشد، مهمترین و بحث برانگیزترین نکته ی سیاهی را که میتوان بدان اشاره کرد، "عادی شدن و طبیعی بودن" این بحران در جامعه ماست!
این روزها شنیدن خبر قتل یکنفر (یا قتل دسته جمعی) و یا خودکشی در استان به هردلیلی، خبری تکراریست!!
تنها عکس العمل مردم که گاها در حد یک یا چند دقیقه است، این است که مقتول و قاتل از چه طایفه ای بوده است یا به چه علت فلان طرف خودکشی کرده!! همین!!!
ماجرا تمام می شود!
انعکاس رسانه ای هیچ!!!
عکس العمل مسئولین، هیچ!!!
آسیب شناسی مسئله، هیچ!!!
و قبرستانهای ایلام، منتظر قربانی بعدی خواهند بود!!!
جای تاسف است...! جای تاسف است!
تعصبات منسوخ شده قومی و قبیله ای، آثار روانی بجا مانده ناشی از فشار روحی و روانی و پر از دلهره و ترس و آشفتگی بیش از حد عصبی مربوط به دوران جنگ که نسل به نسل منتقل خواهد شد، گسترش تربیت از نوع پرخاشگری و جنجگویانه و ایجاد روحیه " انتقام و گرفتن حق به هرنوع" در میان خانواده های طوایف مختلف و .... و.... و....
سوال اینجاست؟ تا به کی؟
آثار روحی و روانی بجا مانده از هشت سال جنگ در اخلاق و رفتار یک به یک شهرواندان استانمان به چشم میخورد!
تنها لطف مسئولین به مردمان ما، اعطای لقب "استان شهیدپرور" بوده است.
هشت سال جنگ و اسارت، هشت سال تحمل ترس ودلهره ناشی از انفجارها و دیدن صحنه خون و خونبازی!
هشت سال آوارگی....
ضعف عصبی و روحیه خشونت طلبی در خون ما رخنه کرده و نسل به نسل منتقل می شود!
در آن هشت سال چه بر ایلام گذشت و چه بر بعضی از استانها!!!!
تسهیلات زندگی برای استانهای دیگر.... فقر و محرومیت از آن ما...
کارخانه جات و شرکت های بزرگ تجاری برای استاهای دیگر.... بیکاری برای ما...
ایجاد فضاهای مدرن فرهنگی هنری، ورزشی و تفریحی و زیرساختهای شهری برای استانهای دیگر.... کوه (نعمت طبیعی خدا) برای ما، اعتیاد(کراک، شیشه، قلیان) برای ما...
شاید صحبت های فوق، با عنوان مطلب بی ربط به نظر می آید!
اما ایراد کار همینجاست!!!
همین همینها!
اینجا ایلام است، و من ایلام را دوست دارم...
سالهاست همين صحبت ها در خصوص استان محروممان ايلام مطرح مي شود ولي دريغ از يك گوش شنوا نه مسوول دلسوز ايلامي داريم و نه مسئولان كشوري وقت رسيدگي به مشكلات و معضلات اين استان را دارند و مطمعن باشيد تنها ميراث ايلام براي آيندگان همين محروميت خواهد بود. دريغ و افسوس......
پاسخ به این نظرراست میگویی برادرم حرف دل همه ایلامی های زجرکشیده راگفتی اما کو گوش شنوا-تازه معضل دیگراضافه شده به این همه- گردوغبار- تاجنگ بود شهر ماشده بودمحل آموزش هواپیماهای عراقی الان خاک آنهاتوریه وجسم وجان ماست
پاسخ به این نظر